56 روز تا..

دانشجوي سال ٦ پزشكي هستم..حدود ٨ سالي ميشه كه وبلاگ دارم و مينويسم،ولي داستان داره چرا وبلاگ جديد زدم،يكي اينكه يه بار توي بلاگفا يه زلزله ي ١٠ ريشتري اومد و تموم نوشته هاي من پاك شدن،بعدش توي لپ تاپم مينوشتم كه اونم دزد برد و بعدشم يه اتفاقايي توي زندگيم افتاد كه همه ي نوشته هام فاز غم گرفتن ولي ميخوام از نو روزامو آغاز كنم و بنويسم..هيچ وقت از نوشتن كنار نميكشم هميشه آرومم ميكنه.☺️ بخوانید, ...ادامه مطلب

دقيقا فردا صبح رو كه شروع كنم ٤٦ روز ميمونه تا امتحان..ياااا خداااا... امروز بد بودم خدايااا ميدونم زير قولم زدم ولي قول ميدم بازم جبران كنم چي بگم... بعضي ها يه جوري عكس ميگيرن ادم ميگه به خوابم نياي والااا.. يه قرص ١٠ ميلي خواب خوردم،كيه كه من توهم بزنم باز دوباره..خداروشكر بهتره اوضام...٢ تا درس رو تقريبا اين ٢ روز بستم امروزم حتما يكي ديگشو ميبندم و يه مينور خفن و شروع ميكنم...طي برنامه پيش بر,مونده ...ادامه مطلب

امروز ١٠ و نيم پاشدم با اينكه ديشب ٤ خوابيدم:/ مگه پشه ها ميزاشتن بخوابم:/ خلاصه اينكه همه چيز درهم و برهمه :/  الان كتابخونه ام تا الان ٣ ساعت خونديم و تا ٧ اينجاييم..يعني ٣ ساعت وقت داريم كه حداقل ميشه. ٢ ساعت و ربع از توش دروررد:/ همه چيز درهم و برم...تصميم زندگيم،اينكه كجا برم..اينده ،دوستي و زندگي خودم..پر از احساس. نااميدي... از اولش اشتباه بود...اشتباااه بود اشتبااااه.... اين درسي كه امروز ,مونده ...ادامه مطلب